نویسنده : معصومه طاهري
مهدي خوشنژاد فارغالتحصيل رشته گرافيك از شهر رشت است. او از جمله طراحاني است كه وارد عرصه مستندسازي شده والحق آثار جذابي را نيز از لحاظ بصري توليد كرده است. يكي از مهمترين اين آثار مستند كوثر است كه به شرح زندگي و تحول يكي از بانوان مشهور خاورميانه در عرصه رسانهاي پرداخته، با او در مورد مستند جذاب كوثر كه در جشنواره مقاومت خوش درخشيد به گفتوگو نشستيم.
چه چيزي باعث شد از رشته گرافيك وارد حوزه مستندسازي شويد؟
زياد پيچيده نبود. اول اينكه تا سه سال پيش اصلاً به مستندسازي و در كل توليد فيلم فكر نميكردم ولي وقتي با يكي از مستندسازان كشور در يك مؤسسه آشنا شدم كارهاي گرافيك آنها را انجام ميدادم و مدتي همراهشان در نمايشگاه كتاب همكاري داشتم و درحقيقت با انجام كارهاي خدماتي فعال شدم. كمكم كارهاي گرافيكي هم همزمان انجام ميدادم و با اعتمادي كه به من شد براي مدت كوتاهي درعرصه تصويرسازي تجربه كسب كرده و فرصت يافتم تا اولين كار مستند و جدي خودم را بسازم .
اين كار چه مستندي بود؟
يك هفته بعد از كشته شدن قذافي به ليبي رفتم كه حاصل آن يازده قسمت مستند در قالب هشت قسمت سريال و سه قسمت مستند نيمه بلند جشنوارهاي بود كه يكي از آنها به نام «اسرار زندان ابوسليم» در جشنواره فيلم مستند الجزاير پذيرفته شد.
شما را بيشتر با مستند بينالمللي«كوثر» ميشناسند. شخصيتي خاص و شناخته شده كه زندگي او را به تصوير كشيديد. چه شد كه براي اولين كار سراغ او رفتيد و او خودش اجازه ساخت مستند را داد؟
حاصل يك اعتماد و فرصت دادن به جوانان بود كه داده شد زيرا در حين سفر تصميم به ساخت اين مستند گرفتم. سفري كه براي ساخت يك مستند از كاروان صلح كه سال گذشته از 12 كشور به ايران آمده بودند در آنجا قرار شد تا با تعدادي از هنرمندان به سوريه بروند. خانم كوثر بشراوي مسئول رسانهاي كاروان بود ولي به ايران نيامد. ما در ايران چند روزي با كاروان بوديم و اعضا را شناختيم و ظرفيتهاي او را براي شخصيتپردازي درك كرديم. دو شخصيت در كاروان بودند يكي مادر اگنس و خانم ماگواير برنده صلح نوبل، تصاويرشان را در ايران گرفتيم. به سوريه كه رفتيم با كوثر بشراوي آشنا شديم. ما هيچ شناختي از ايشان نداشتيم، اتفاقاً به دليل تمركزي كه روي اين دو نفر داشتيم سعي ميكرديم اين خانم در كادر ما نباشد و تصاوير ما در سوريه همه تصاويري بود كه كوثر در حاشيه جريان بود. قطعاً اگر در ايران بود كار را بهتر ميكرد. بعد از اينكه ايشان را شناختيم به لبنان رفتيم و يك مصاحبه از مادر اگنس براي ادامه كار كاروان صلح گرفتيم. آنجا محل زندگي كوثر بود و با او بيشتر آشنا شديم و در مدت چند روزي كه در بيروت بوديم به ايشان پيشنهاد يك مستند پرتره از زندگياش داديم و ايشان هم قبول كرد.
دليل خاصي داشت؟
براي ما دور از ذهن نبود چون تا حدودي او را در سوريه ميشناختيم ولي در لبنان وقتي زندگياش را تعريف كرد به ظرفيت بالاي زندگي ايشان پي برديم. او در ايران هنگام رونمايي فيلم گفت خلوص نيتي كه در اين دو ايراني ديدم باعث شد پيشنهادشان را قبول كنم. شايد اگر شبكههاي رسانههاي ديگري بود يا افراد حرفهاي قبول نميكردم.
شما رفتيد و از زندگي كوثر مستند ساختيد. بارزترين ويژگي زندگي كوثر چه بود كه مستندش را شاخص كرد؟
در يك كلمه آزادگي كه از بين حرفهاي خودش بگويم بهتر است كه از حرفهايش اين برداشت را كرديم و اين بود كه من هيچ حدودي جز حدود خداوند ندارم يعني هيچ چيز من را محدود نميكند. پول، شهرت و محبوبيت و زندگي راحت باعث نشد به چيزي كه اعتقاد ندارم تن دربدهم. قبل از مصاحبه يك مجله در خانهاش بود كه عكس او روي جلدش بود. در مصاحبه از او پرسيده بودند اگر بخواهي خودت را در يك كلمه خلاصه كني چه ميگويي؟ جواب داده بود رهگذر. در مصاحبه علتش را پرسيديم گفت همه انسانها رهگذرند حالا اينكه چه مسيري را انتخاب كنند مهم است.
حالا اصلاً اين خانم كوثر چهكسي است؟
كوثر بشراوي يك خبرنگار تونسي است كه از شبكههاي تونس كارش را شروع كرد. بعد از آن در اولين شبكه ماهواره عرب امبيسي كه دفترش در لندن است فعال شد و شروع به كار كرد. برنامه زنده ثابت داشت بعد از آن در ماجراي انتفاضه مسجدالاقصي وقتي ميخواستند موضعگيري كنند قانون انگليس اجاره نميداد تا عليه اسرائيل اقدام كنند به همين دليل از شبكه استعفا ميدهد و به شبكه الجزيره ميرود. دوسال آنجا فعال بود در الجزيره هم به دليل روحيات نژادپرستانه نماند. خودش ميگفت به دليل حفظ كرامتم بيرون آمدم چون براي آنها قوميتگرايي و نژادپرستي اهميت دارد. يك نكته جالب در زندگي او اين بود كه وقتي در الجزيره محجبه ميشود يكي از مديران شبكه به او گفته بود چرا حجاب گذاشتي؟ در حاليكه اين شخصيت، خانمش پوشيه و نقاب ميزد ولي به من ميگفت چرا حجاب داري؟ چون براي خانواده خودش شرف قائل بود ولي براي من نه. يك مجري سوريه به كوثر گفته بود چون ما تونسيها و شاميها، رقاصههاي جهان عرب هستيم بايد براي اينها برقصيم اما خانواده خودشان را با حجاب نگه ميدارند. بعد از استعفا در العربيه كه تازه افتتاح شد ميگويد يك شرط در شبكه گذاشتيم و همه هم قبول كردند تا با اسرائيل مرتبط نشوند و اسرائيلي به شبكه راه ندهند ولي مثل بقيه پايبند به قول خود نبودند من هم به خائن احترام نميگذارم و به اين شكل او از اين شبكه هم استعفا ميدهد و الان به صورت خبرنگار آزاد براي شبكههاي مختلف مستندسازي ميكند. فقط يك نكته اينكه در جنگ 33 روزه در لبنان بود و موقع جنگ وقتي شرافت مقاومت را ميبيند حاضر به ترك لبنان نميشود. گفته بود وقتي در خوشي با اين مردم بودم چطور موقع سختي از اينجا بروم.
ساخت مستند چه مدت طول كشيد و در كجاها فيلمبرداري شد؟
پنج روز در سوريه شهرهاي دمشق و حمص و لاذقيه و دو روز در بيروت. حاصل كار 25 دقيقه بود.
بازخوردهاي مستند از نظر خودش چه بود؟
در رونمايي فيلم گفت از 10 نمره به فيلم هشت ميدهم، قبل از اتمام فيلم نسخهاي اينترنتي فرستاديم به جز يك جا كه نقطه نظري داشت درباره سيدحسن كه گفته بود نظر كامل من نيست و تصحيحش كرده بود وگرنه ديگر ايرادي نگرفت.
بازخوردهاي مستند چه بود؟
اول شبكه افق بعد شبكه چهار دو بار پخش كرد و الان هم العالم، الكوثر و الاهواز پخش ميكند و پرستيوي هم دنبالش است، مدير شبكه چهار پيام داد و تشكر كرد و عموماً مخاطبان استقبال كردند. افراد حرفهاي و مطلع هم كار را دوست داشتند.
ما شنيديم جشنواره حقيقت كه داعيه فيلمهاي مستند را دارد و جشنواره پروين اعتصامي كه هدفش معرفي و كار درباره زنان است اجازه ورود مستند كوثر را به جشنواره ندادند چرا؟
ما ادعا نداريم كه اين فيلم حتماً در همه جشنوارها پذيرفته شود ولي هستند افرادي كه زندگي چنين شخصيتهايي را شعار ميدانند و ميگويند چنين زندگياي وجود خارجي ندارد كه كسي به خاطر آرمانهايش از ماديات و شهرت دست بكشد و عمدتاً در فضاي روشنفكري آدم بزرگ قابل درك نيست.
چه چيزي باعث شد از رشته گرافيك وارد حوزه مستندسازي شويد؟
زياد پيچيده نبود. اول اينكه تا سه سال پيش اصلاً به مستندسازي و در كل توليد فيلم فكر نميكردم ولي وقتي با يكي از مستندسازان كشور در يك مؤسسه آشنا شدم كارهاي گرافيك آنها را انجام ميدادم و مدتي همراهشان در نمايشگاه كتاب همكاري داشتم و درحقيقت با انجام كارهاي خدماتي فعال شدم. كمكم كارهاي گرافيكي هم همزمان انجام ميدادم و با اعتمادي كه به من شد براي مدت كوتاهي درعرصه تصويرسازي تجربه كسب كرده و فرصت يافتم تا اولين كار مستند و جدي خودم را بسازم .
اين كار چه مستندي بود؟
يك هفته بعد از كشته شدن قذافي به ليبي رفتم كه حاصل آن يازده قسمت مستند در قالب هشت قسمت سريال و سه قسمت مستند نيمه بلند جشنوارهاي بود كه يكي از آنها به نام «اسرار زندان ابوسليم» در جشنواره فيلم مستند الجزاير پذيرفته شد.
شما را بيشتر با مستند بينالمللي«كوثر» ميشناسند. شخصيتي خاص و شناخته شده كه زندگي او را به تصوير كشيديد. چه شد كه براي اولين كار سراغ او رفتيد و او خودش اجازه ساخت مستند را داد؟
حاصل يك اعتماد و فرصت دادن به جوانان بود كه داده شد زيرا در حين سفر تصميم به ساخت اين مستند گرفتم. سفري كه براي ساخت يك مستند از كاروان صلح كه سال گذشته از 12 كشور به ايران آمده بودند در آنجا قرار شد تا با تعدادي از هنرمندان به سوريه بروند. خانم كوثر بشراوي مسئول رسانهاي كاروان بود ولي به ايران نيامد. ما در ايران چند روزي با كاروان بوديم و اعضا را شناختيم و ظرفيتهاي او را براي شخصيتپردازي درك كرديم. دو شخصيت در كاروان بودند يكي مادر اگنس و خانم ماگواير برنده صلح نوبل، تصاويرشان را در ايران گرفتيم. به سوريه كه رفتيم با كوثر بشراوي آشنا شديم. ما هيچ شناختي از ايشان نداشتيم، اتفاقاً به دليل تمركزي كه روي اين دو نفر داشتيم سعي ميكرديم اين خانم در كادر ما نباشد و تصاوير ما در سوريه همه تصاويري بود كه كوثر در حاشيه جريان بود. قطعاً اگر در ايران بود كار را بهتر ميكرد. بعد از اينكه ايشان را شناختيم به لبنان رفتيم و يك مصاحبه از مادر اگنس براي ادامه كار كاروان صلح گرفتيم. آنجا محل زندگي كوثر بود و با او بيشتر آشنا شديم و در مدت چند روزي كه در بيروت بوديم به ايشان پيشنهاد يك مستند پرتره از زندگياش داديم و ايشان هم قبول كرد.
دليل خاصي داشت؟
براي ما دور از ذهن نبود چون تا حدودي او را در سوريه ميشناختيم ولي در لبنان وقتي زندگياش را تعريف كرد به ظرفيت بالاي زندگي ايشان پي برديم. او در ايران هنگام رونمايي فيلم گفت خلوص نيتي كه در اين دو ايراني ديدم باعث شد پيشنهادشان را قبول كنم. شايد اگر شبكههاي رسانههاي ديگري بود يا افراد حرفهاي قبول نميكردم.
شما رفتيد و از زندگي كوثر مستند ساختيد. بارزترين ويژگي زندگي كوثر چه بود كه مستندش را شاخص كرد؟
در يك كلمه آزادگي كه از بين حرفهاي خودش بگويم بهتر است كه از حرفهايش اين برداشت را كرديم و اين بود كه من هيچ حدودي جز حدود خداوند ندارم يعني هيچ چيز من را محدود نميكند. پول، شهرت و محبوبيت و زندگي راحت باعث نشد به چيزي كه اعتقاد ندارم تن دربدهم. قبل از مصاحبه يك مجله در خانهاش بود كه عكس او روي جلدش بود. در مصاحبه از او پرسيده بودند اگر بخواهي خودت را در يك كلمه خلاصه كني چه ميگويي؟ جواب داده بود رهگذر. در مصاحبه علتش را پرسيديم گفت همه انسانها رهگذرند حالا اينكه چه مسيري را انتخاب كنند مهم است.
حالا اصلاً اين خانم كوثر چهكسي است؟
كوثر بشراوي يك خبرنگار تونسي است كه از شبكههاي تونس كارش را شروع كرد. بعد از آن در اولين شبكه ماهواره عرب امبيسي كه دفترش در لندن است فعال شد و شروع به كار كرد. برنامه زنده ثابت داشت بعد از آن در ماجراي انتفاضه مسجدالاقصي وقتي ميخواستند موضعگيري كنند قانون انگليس اجاره نميداد تا عليه اسرائيل اقدام كنند به همين دليل از شبكه استعفا ميدهد و به شبكه الجزيره ميرود. دوسال آنجا فعال بود در الجزيره هم به دليل روحيات نژادپرستانه نماند. خودش ميگفت به دليل حفظ كرامتم بيرون آمدم چون براي آنها قوميتگرايي و نژادپرستي اهميت دارد. يك نكته جالب در زندگي او اين بود كه وقتي در الجزيره محجبه ميشود يكي از مديران شبكه به او گفته بود چرا حجاب گذاشتي؟ در حاليكه اين شخصيت، خانمش پوشيه و نقاب ميزد ولي به من ميگفت چرا حجاب داري؟ چون براي خانواده خودش شرف قائل بود ولي براي من نه. يك مجري سوريه به كوثر گفته بود چون ما تونسيها و شاميها، رقاصههاي جهان عرب هستيم بايد براي اينها برقصيم اما خانواده خودشان را با حجاب نگه ميدارند. بعد از استعفا در العربيه كه تازه افتتاح شد ميگويد يك شرط در شبكه گذاشتيم و همه هم قبول كردند تا با اسرائيل مرتبط نشوند و اسرائيلي به شبكه راه ندهند ولي مثل بقيه پايبند به قول خود نبودند من هم به خائن احترام نميگذارم و به اين شكل او از اين شبكه هم استعفا ميدهد و الان به صورت خبرنگار آزاد براي شبكههاي مختلف مستندسازي ميكند. فقط يك نكته اينكه در جنگ 33 روزه در لبنان بود و موقع جنگ وقتي شرافت مقاومت را ميبيند حاضر به ترك لبنان نميشود. گفته بود وقتي در خوشي با اين مردم بودم چطور موقع سختي از اينجا بروم.
ساخت مستند چه مدت طول كشيد و در كجاها فيلمبرداري شد؟
پنج روز در سوريه شهرهاي دمشق و حمص و لاذقيه و دو روز در بيروت. حاصل كار 25 دقيقه بود.
بازخوردهاي مستند از نظر خودش چه بود؟
در رونمايي فيلم گفت از 10 نمره به فيلم هشت ميدهم، قبل از اتمام فيلم نسخهاي اينترنتي فرستاديم به جز يك جا كه نقطه نظري داشت درباره سيدحسن كه گفته بود نظر كامل من نيست و تصحيحش كرده بود وگرنه ديگر ايرادي نگرفت.
بازخوردهاي مستند چه بود؟
اول شبكه افق بعد شبكه چهار دو بار پخش كرد و الان هم العالم، الكوثر و الاهواز پخش ميكند و پرستيوي هم دنبالش است، مدير شبكه چهار پيام داد و تشكر كرد و عموماً مخاطبان استقبال كردند. افراد حرفهاي و مطلع هم كار را دوست داشتند.
ما شنيديم جشنواره حقيقت كه داعيه فيلمهاي مستند را دارد و جشنواره پروين اعتصامي كه هدفش معرفي و كار درباره زنان است اجازه ورود مستند كوثر را به جشنواره ندادند چرا؟
ما ادعا نداريم كه اين فيلم حتماً در همه جشنوارها پذيرفته شود ولي هستند افرادي كه زندگي چنين شخصيتهايي را شعار ميدانند و ميگويند چنين زندگياي وجود خارجي ندارد كه كسي به خاطر آرمانهايش از ماديات و شهرت دست بكشد و عمدتاً در فضاي روشنفكري آدم بزرگ قابل درك نيست.
منبع : روزنامه جوان