دوست خوبم شهید سجاد طاهرنیا شهید دفاع از حرم در حلب سوریه


Sajad Tahernia has been martyred by anglo zion wahabi terrorists (ISIS) in Aleppo, Syria
Hey Yankees, where is the anti isis coalition 's killed in the war against terrorism?

وقتی کودک بودیم و از شهادت دوستان و اقوام می‌شنیدیم، "شهادت" شاید برای ما مفهومی اسطوره‌ای و انتزاعی داشت. اما این سنت الهی است که ملتی که از تاریخش درس نگیرد محکوم به تکرار آن است. خوشی و امنیت به حدی به دلمان زده است که خود را بدبخت‌ترین کشور دنیا و افسرده‌ترین مردم جهان می‌دانستیم، و همه این‌ها را به خاطر دشمنی با آمریکا؛ و شد آنچه شد، خسته شدیم، دیگر بس است تحریم ظالمانه، ما تشنه‌ایم، آب خوردن می‌خواهیم ای شمر، بده آن امان‌نامه لامذهب را تا امضا کنیم...

وقتی غبار فتنه چنان بلند شد که دشمن را رقیب اقتصادی گفتیم و مقاومت را سوء مدیریت خواندیم (کسی منکر سوء مدیریت نبوده و نیست)، تنها خون است که می‌تواند فضا را تطهیر کند؛ آری خون، خون برخلاف نجاستش در فقه، در طریقت مطهِر (پاک‌کننده) است، پاک‌کننده غبار فتنه و بَزَک دشمن.

این است سرنوشت مقلدان خمینی و خامنه‌ای که نمی‌گویند، ما را چه به سوریه و عراق و لبنان، مگر ما عرب هستیم! این فرزند خامنه ای ست که کلام مولایش علی (ع) را با جان درک می‌کند که "ذلیل شد ملتی که در خانه خود مورد هجوم قرار گیرد"، بنابراین به استقبال مرگ رفتند، پیش از آنکه مرگ و ذلت توأم به سراغشان آید؛ و یکتا مسیری ست دوراهی بین ذلت و شمشیر، چون راه سومی وجود ندارد.

و چه باورپذیر شد برای من مفهوم "شهادت". اینکه باور کنی دوست صمیمی‌ات که با تو نفس می‌کشید و می‌خندید و جک می‌گفت و حتی شاید خطا می‌کرد، خداوند او را مانند چراغی برای هم‌نسلانش روشن ابدی کند و بار دیگر تجربه را تجربه کنیم که این است آمریکای سمبل مبارزه با تروریسم و این هستیم مایی که محور شرارتیم و حامی تروریسم؛ اما ما با خون خود عهدنامه مبارزه با ظلم را امضا می کنیم و شما... حالا باز با او بر سر #صلح سوریه معامله کنید.


سجاد طاهر نیا شهادتت مبارک که با خون بر سر پیمان مُهر کردی
دوستت مهدی
باشد که دستم را بگیری