دیشب توی یه مسجد نرسیده به سرت ماندیم. برق رفته بود. باران زد. کی فکرشو می‌کرد که شبی در شمال آفریقا باشیم؛ آن‌هم شبی بارانی...

و اینجا در نزدیکی پالایشگاه نفتی در مسیر بنغازی به سرت بودیم. خدا می داند که حالا چه برسر این پالایشگاه و نفت مردم لیبی آمده است!